دویدن
روزها در کوچه و شب دور میدان می دوم
گاه گاهی نیمه شب ها در خیابان می دوم
قدر نعمت را کسی چون من نداند زین جهت
در پی آن لنگه کفش در بیابان می دوم
هر که بیند حال و روزم گویدم مستی مگر
بس که در این کوچه ها افتان و خیزان می دوم
راه بی پایان و پای لنگ اما چاره چیست
در پی بیچارگی ها لنگ لنگان می دوم
باز هم واریز شد یارانه ام چون ماه قبل
تا بگیرم سهم خود تند و شتابان می دوم
مردی آن سوی خیابان قصد نانوایی نمود
تا که من اول شوم چون قهرمانان می دوم
عقل سالم در تن سالم شعار ورزش است
عقل و تن را کشته ام زار و پریشان می دوم
فرق من با او که ورزش می کند یک جمله است
او به دنبال مدال و من پی نان می دوم
گرچه پایان یافت شعر زشت و بدترکیب من
در پی وزن و عروض آن کماکان می دوم
برای خواندن دیگر شعرهای ورزشی اینجا کلیک کنید